شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را میکرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را میکرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید منصور جلوداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد منصور جلوداري »
گفتن و نوشتن از کسی که مستی از باده عشق، اورا به وادی مجنون کشانده بود، کاری است بس مشکل. اما به قول مولوی: آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید محمدرضا سال 1344 در شهر نیریز در خانوادهای دیندار دیده به جهان گشود. عشق حضرت مصطفی(ص) و رضایت از خدا که چنین گلی را به گلستان آنها هدیه نموده است، سبب شد تا اورا محمدرضا بنامند. از سنین کودکی اورا با معارف ناب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد منصور جلوداري »
گفتن و نوشتن از کسی که مستی از باده عشق، اورا به وادی مجنون کشانده بود، کاری است بس مشکل. اما به قول مولوی: آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید محمدرضا سال 1344 در شهر نیریز در خانوادهای دیندار دیده به جهان گشود. عشق حضرت مصطفی(ص) و رضایت از خدا که چنین گلی را به گلستان آنها هدیه نموده است، سبب شد تا اورا محمدرضا بنامند. از سنین کودکی اورا با معارف ناب...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اکبر اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید نادعلی اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
داستانی دارند، دلیر مردانی که برای دفاع از ملک سرافراز ایران، لباس رزم را لباس کار خود انتخاب کردند و با آن به دیدار دوست شتافتند. «نادعلی» یکی از آنهاست که در 1/10/1326 در خانوادهای ساده و متدین، در شهر نیریز؛ با تولد خود سرمای زمستان را به گرمی بدل کرد. در دامان پر مهر پدر و مادر رشد نموده و راهی مدرسه ابتدائی فرهنگ اسلامی شد. تا ششم ابتدایی نظام قدیم را در آن مدرسه با موفقیت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
داستانی دارند، دلیر مردانی که برای دفاع از ملک سرافراز ایران، لباس رزم را لباس کار خود انتخاب کردند و با آن به دیدار دوست شتافتند. «نادعلی» یکی از آنهاست که در 1/10/1326 در خانوادهای ساده و متدین، در شهر نیریز؛ با تولد خود سرمای زمستان را به گرمی بدل کرد. در دامان پر مهر پدر و مادر رشد نموده و راهی مدرسه ابتدائی فرهنگ اسلامی شد. تا ششم ابتدایی نظام قدیم را در آن مدرسه با موفقیت...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید مسعود مسروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
بسم الله رب الشهداء و الصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانّهم بنیان مرصوص. و امروز این آیه شریفه، مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند. در میدان حق علیه باطل، چون یاران حسین(ع) میجنگند و شهید میشوند. چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل. ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم تا در این نبرد تاریخی و سرنوشتساز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
بسم الله رب الشهداء و الصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانّهم بنیان مرصوص. و امروز این آیه شریفه، مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند. در میدان حق علیه باطل، چون یاران حسین(ع) میجنگند و شهید میشوند. چه زیباست جنگیدن و شهید شدن در میدان حق علیه باطل. ما انشاءالله امروز عازم جبهه هستیم تا در این نبرد تاریخی و سرنوشتساز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید عباسعلی زهری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد عباسعلي زهري زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشرواببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه، آیه 110) و امروز این آیه شریفه مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند و در میدان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد عباسعلي زهري زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشرواببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه، آیه 110) و امروز این آیه شریفه مصداق پیدا کرده و خلق مسلمان ایران در برابر دشمنان خدا چون صف آهنین ایستادگی میکنند و از هیچ ایثاری فروگذار نیستند و در میدان...
زندگینامه آزاده غلامرضا محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...